کلنگ آباد

شرح حال یک کلنگ سرسخت

شرح حال یک کلنگ سرسخت

شب نوشت های یک کلنگ از نوع بدون سانسور!

۲۹ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

امروز تو خیابون داشتم می رفتم و حسابی تو افکاار خودم غرق بودم یهو دیدن چهره یه دختر که از رو به رو میومد حسابی منو از جا پروند!

فکر کردم خودشه ، فکر کردم خود خودشه . 

چند ثانیه بهت زده نگاش کردم و هر لحظه منتظر بودم واکنش نشون بده و با من حرف بزنه 

ولی هیچی !

فهمیدم که اون نبوده 

لعنت بهت که معنی عشق رو بهم فهموندی، لعنت به من که نفهمیدم چی رو بهم فهموندی! 

لعنت به جامعه ای که اجازه نمیده دو نفر از ته دل واقعا واقعا عاشق هم باشن 

انگار همه دست به یکی می کنن تا داغون کنن و نزارن دو نفر با هم باشن.

من پیر پسر میشم  و شاید با صد نفر دیگه رابطه داشته باشم ولی خب جای خالی بعضی ها هیچ وقت پر نمیشه 

هیچ وقت!

پایان


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۶ ، ۱۴:۵۷
کلنگ سرسخت

می فرمایند یه سال بخور نون و تره یه عمر بخور نون و کره!

چشم!

یه ماه می خورم نون و کره و پنیر تا یه عمر بخورم نون و کباب!

والسلام 

خدایا شکرت 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۲۰
کلنگ سرسخت

تقریبا تیرماه بود که یه روز اون خبر سوپر تخمی رو شنیدم و فهمیدم "پسرعمه ام " که همسن  و سال خود من بود مرده!

تو رودخونه غرق شده !

وقتی رفتم خونشون هنوز مادرش باورش نشده بود!

برادراش هم می خندیدن و عین خیالشون نبود!

به طرز خیلی غم انگیزی همه فراموش کرده بودن!

فقط خواهر کوچیکش فراموش نکردتش و به یادشه!

با این که این اواخر ارتباط خوبی با پسرعمه ام نداشتم و نزدیک به دو سال تمام تحریمش کرده بودم و ارتباطمو کامل باهاش قطع کرده بودم ولی به حال بدبختی و درماندگی نوع بشر که حتی نمی تونه اجل خودشو این ور و اون ور کنه دلم سوخت.....

از کجا معلوم که من می تونستم جای اون باشم ؟!

از کجا معلوم که ممکن بود زنده بمونه ولی فلج بشه ؟!

از کجا معلوم که بقیه ممکن بود بمیرن فقط این بمونه؟!

هزار و یک احتمال دیگه هست که سر درد کوفتی نمیزاره راجع بهشون بنویسم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۲۷
کلنگ سرسخت

هر وقت خیلی خوشحالین برین قبرستون!

هر وقت خیلی ناراحتین باز هم برین قبرستون!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۶ ، ۱۷:۵۵
کلنگ سرسخت

اتحاد آن هایی که فکر می کنند و لذا رنج می برند و آن هایی که رنج می برند و لذا فکر می کنند . شرط دگرگون سازی جهان است
اشتباه نکنید این جمله رو من نگفتم مارکس گفته!

یک عمر مارکس رو قبول نداشتم ولی چند وقته خیلی به گفته ها و مطالبش علاقه پیدا کردم!

نمیدونم به خاطر اینه که تو زندگیم روزهای کارگری واری رو سپری میکنم یا به خاطر اینه که قلبم واسه بقیه انسان ها می تپه!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۶ ، ۰۲:۱۶
کلنگ سرسخت

یه مهمونی داشتم با هم صحبت میکردیم، هشتصد هزار تومن خرج کرد تا سه بار با یه زن بیوه بخوابه!

برام خیلی خیلی پوچ و بی معنی بوده و هست این که الکی بخاین کسی رو که به شما علاقه ای نداره با پول بکشونید تخت خواب و ترتیبشو بدین.

هیچ وقت نکردم و نخواهم کرد .

والسلام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۶ ، ۰۱:۰۶
کلنگ سرسخت
گذشته مثل یک چاله ای هست که مدام  داره بزرگ تر میشه ، همون لحظه ای که ازش فرار می کنی در واقع داری بیشتر توش فرو می ری، تنها راه اینه که وایسی و باهاش رو به رو بشی....
"مکس پین"
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۶ ، ۰۲:۵۷
کلنگ سرسخت

امروز جلسه دفاع یکی از دوستان بود و من نتونستم برم چون رفتم بانک چون چک داشتم و باید حتما نقدش می کردم!

خلاصش شب که اومد با پسرعمه ام که مهمونم بود واسش یه کوکتل پارتی کوچیک گرفتیم و حسابی خوش گذروندیم.

پ ن : خیلی خیلی مراعات کردم و زیاده روی نکردم.

پ ن 2: چرا بعد این داستانا همیشه احساس پوچی میکنم؟ به خاطر کاریه که غلط بودنش در ذهنم کاشته شده یا واقعا اون کار درست نیست؟!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۶ ، ۰۲:۴۴
کلنگ سرسخت

این روزا حال کلنگ خیلی خیلی خوبه !

چون تونسته تغییرات کوچیکی تو سبک زندگیش ایجاد کنه که شامل ورزش کردن و خوردن آب اوکسیژنه هست 

به طرز عجیبی حالم بهتر شده و نگرش بهتری پیدا کردم. 

احساس میکنم در طول چند ماه اخیر پریود بودم و تازه درومدم ازش!

مرسی که پیگیرین!

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۶ ، ۰۲:۰۶
کلنگ سرسخت