کلنگ آباد

شرح حال یک کلنگ سرسخت

شرح حال یک کلنگ سرسخت

شب نوشت های یک کلنگ از نوع بدون سانسور!

۲۹ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

سلام 

دیشب رسیدم خونه و به شدت مشغول خواندن کتاب "انتخاب عالی" شدم ، همون کتابی که تو نمایشگاه کتاب هدیه گرفتمش. به قدری این کتاب جذاب بود که نتونستم بزارمش زمین و شب اصلا نخوابیدم! 

صبح خیلی زود حوالی 6 رفتم دفتر و شروع کردم به انجام دادن کارها و....

الان تازه رسیدم دفتر دوباره! نه صبحانه خوردم نه ناهار نه شام!

کارهایی که امروز در راه هدفم انجام دادم:

1- افزایش درآمد

2- مطالعه زبان 

3- جذب بازاریاب


خدایا شکرررررررررت هر چند خیلی خسسسسسسسسسسسسسته ام 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۲۲
کلنگ سرسخت

سلام 

امروز ظهر رفتم واسه تامین مالی یه کاری و موفق نبود. 

فشار وحشتناکی بهم وارد شد چون شب قبلش هم خوب نخوابیده بودم و صبح بدون صبحونه زده بودم بیرون.

وقتی دم ظهری رفتم تا پییگر احوالات دلار کانادا بشم و وضعیت آشفته رو دیدم خیلی خیلی حالم بدتر شد. 

به حدی حالم بد شد که نتونستم برم شعبه و افتادم خونه. 

شاید باورتون نشه ولی وقتی بیدار شدم ساعت هفت غروب بود و هزار نفر بهم زنگ زده بودن.

تا همین الان محل کارم هستم چون یکی از مشتریان ویژه ام که روانکاو باشه اومده بود دفترم و داشت درد و دل می کرد. دو ساعت تمام نشست و شدم سنگ صبورش...

خداوکیلی خداوکیلی هیچ کاردیگه ای نه از دستم برمیاد نه چیزی ولی می تونم خوب باشم و سنگ صبور باشم. 

با خودم عهد کردم که همه چیز رو به خود خدا بسپارم و شک ندارم که خدا برای من بهترین سناریو ممکن رو میبینه و به نحوی باورنکردنی سر از بهترین جا درمیارم. 

شک ندارم 

فقط نباید اجازه بدم ابلیس نااامیدی به من چیره بشه و از زندگی ساقطم کنه. 

امروز کاری که کردم در راه هدف بزرگم  یعنی مهاجرت به کانادا:

1- رفتم تامین اجتماعی و راجع به جور کردن سابقه کار پرسیدم و فهمیدم که باید اسممو تو لیست یه شرکتی رد کنم . 

2- زبان کار کردم . 



این روزا هم می گذره.....

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۲:۴۶
کلنگ سرسخت

سلام

دیشب ترامپ برجام رو پاره کرد و رسما به این توافق پایان داد.

از طرفی خوشحالم که روزگار بعضی ها حسابی سخت خواهد شد و مقعدشون پاره خواهد شد و تاوان حماقت هاشون رو بدجور خواهند داد ولی از طرفی هم کار من سخت تر شد .

همون طور که پیشبینی کرده بودم احتمالا تا پایان امسال شاهد دلار 10 هزار تومانی و تا موقعی که از کشور خارج شوم شاهد دلار 15 هزار تومانی خواهم بود. 

فعلا کاری که از دستم برمیاد دست روی دست گذاشتن نیست بلکه تلاش بیشتر، تبدیل دارایی ها به هر ارزی به جز ریال ایران و خرید کالاهای سرمایه ای مثل ماشین و ... هست. 

به جز این هر قدر هم پول پس انداز کنم هیچچچچچ دردی دوا نمی کنه که نمیکنه!

امروز وقت خوابیدن و  غصه خوردن نیست. به قول استفان کاوی یه حلقه نفوذ داریم یه حلقه نگرانی، هر قدر بیشتر روی حلقه نفوذ کار کنیم حلقه نگرانی کم رنگ تر خواهد شد و بالعکس!

پس یا علی مدد!

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۱۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۰:۲۵
کلنگ سرسخت

ببینید دوستان من لیسانسم آموزش زبان انگلیسی هست و هر حرفی که می نویسم مبنا و منطقی داره و من درآوردی نیست به هیچ وجه! 

منتها چاشنی تجربیات شخصیم رو هم بهش اضافه کردم 

اول این که اگه صفر کیلومتر هستین حتما برین کلاس و چک و چونه الکی هم نزنین! حداقل یه سال کلاس لازم دارین تا راه بیفتین!

دوم: 

اگه یه چیزایی بلدین و متوسط هستین زحمت بکشین برین نرم افزار B15  رو دانلود کنید و ازش استفاده کنید .

اطلاعات کتاب key sentence  اثر منوچهر سرخابی رو وارد کنید و برین جلو!

شک نکنید شک نکنید فقط با همین روش و روزی نیم ساعت وقت گذاشتن نتایجی می گیرین که دهن خیلی هاااااااا باز بمونه!

گرامر و ... رو هم راهی جز تکرار و تمرین و کتاب های مربوطه نداره!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۴:۳۴
کلنگ سرسخت

امروز متوجه شدم که احتمالا وقتی که من قصد خروج از کشور رو داشته باشم دلار به 12 هزارتومان می رسه و باید خودمو آماده همچین چیزی کنم.


کارهایی که امروز برای هدف مقدسم انجام دادم:

 مطالعه ی زبان 

تلاش برای جور کردن پول 


یعنی میشه دو سال دیگه همین موقع اون جا باشم از اون جا براتون پست بزارم؟

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۳:۰۸
کلنگ سرسخت

سلام 

تصمیم گرفتم برای خودم و برای شما یک کار جالبی انجام بدم!

این کار جالب چی هست ؟

این که این وبلاگ رو به شکل یک diary  در بیارم که از اول چی تو سرم می گذشته و چی داره میگذره  و همچنان چی خواهد گذشت!

کسی که این وبلاگ رو می خونه می تونه به صورت روز به روز در جریان افکار، احساسات  و مشکلات یک انسان که قصد داره وطنش رو ترک کنه قرار می گیره و هر چیزی که پیش میاد رو سعی میکنم در کمال صداقت بنویسم مثل بقیه نوشته هام.

 

چرا من تصمیم به مهاجرت گرفتم؟

دلایل اصلی و عمده ی من برای مهاجرت این موارد هست :

1- شرایط بد در شاخص های کلان در منطقه خاورمیانه و کشور ایران 

2- استرس زندگی کردن در ایران  که متاسفانه هر سال داره بیشتر و بیشتر میشه 

3- حاکمیت تفکر قرون وسطایی بر مملکت و عدم امکان اصلاح با سیستم فعلی 

4- نگرانی نه به خاطر خودم بلکه به خاطر آینده نسل خودم در این سرزمین 

5- تغییر شرایط خانوادگی 

6- ماجراجویی

7- دریافت پاس کانادایی و دور شدن از محیط بسته 

 

مشکلات اصلی من هم فعلا :

1- نداشتن مدرک IELTS

2- نداشتن سابقه کار رسمی قابل انتقال به آن ور آب

3- نداشتن پول کافی برای مهاجرت 

 

 

برنامه من این هست که طی یک پروسه ی نهایتا سه ساله کار خودمو انجام بدم و راهی بشم و برم

انشالله اگر موفق شدم تجربیاتم در اختیار بقیه هم قرار خواهد گرفت

ارادتمند شما 

کلنگ 

 


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۹:۵۶
کلنگ سرسخت

وقتی تضمیم جدی میگیری که کاری رو انجام بدی و با تمام وجودت هم به این تصمیمت ایمان میاری ( به عبارت دیگه چرایی کارت رو می فهمی) تمام کائنات دست به دست هم میدن تا تو رو به خواسته ات برسونن( به عبارت دیگه چگونگی کار رو یادت میدن).

خیلی برام جالبه خدا سه نفر مختلف رو پیش روم گذاشت تا بهم هشدار بدن که باید هر چی سریعتر قبل از این که گرفتارتر بشم از ایران برم. و دونه دونه اسباب رفتن هم داره جور میشه ! یکی میاد اطلاعات میده ، یکی میاد کمک سخاوتمندانه میکنه  و....

خدایا خیلی عجیبی خیلی !

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۸:۴۱
کلنگ سرسخت

سلام 

دیشب متوجه یه نکته خیلی خیلی جالب شدم! 

این که من فکر می کردم باید آیلتس آکادمیک بگیرم واسه مهاجرت به کانادا یا استرالیا ولی الان فهمیدم که آیلتس جنرال کارمو راه میندازه و این خیلی خیلی خوووبه!

یعنی کلی صرفه جویی در زمان و انرژی برای من و حتی هزینه مالی بسیار کمتر جهت تهیه برخی منابع! 

خدایا شکرت که راه رو داری برام باز می کنی! 

متشکرم 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۱:۱۰
کلنگ سرسخت

یه دوستی دارم خیلی آدم خوبیه ها! خیلی زیییاااااااااااااد ولی 

شغل ثابت و دائمی نداره ، هر روز یه کار جدید رو شروع می کنه یا دنبالشه!

مثلا یه بار گزینه شهرداریه ، یه بار مشاور املاک، یه بار بیمه ، یه بار نجاری ، یه بار خرید و فروش ماشین ، و هزار کوفت و زهرمار دیگه مثل این!

در نتیجه با وجود بهره هوشی بالا متاسفانه هیچی نشده!

مثل دوست من نباشیم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۱:۰۴
کلنگ سرسخت

خب سلام خدمت همه کلنگ بازهای عزیز که قلبشون به عشق کلنگشون می تپه 

آقایون و خانوما خصوصا غزل با معرفت و مریم گمشده و اون یکی مریم نامرئی که می خونه ولی نظر نمیده ! عرض ادب دارم خدمت همه تون!

چند وقت پیش دکتر ..... اومد دفترم و نشستیم به صحبت کردن. یکی از دلایل نرفتن من به خارج و فکر نکردن به این مساله همین حضور دکتر ... در ایران بود که مثل شیر وایساده و فقط خیر ازش ساطع می شه!

بهش گفتم چرا تا به حال نرفتی؟! 

خیلی ساده جواب داد گفت چون فکر می کردم درست میشه و درست نشد و قرار هم نیست درست بشه!

پرسیدم با این وضع توصیه تون چیه ؟

گفت توصیه میکنم هر کس که میتونه " حتما" بره!

همین جای قضیه حجت بر من تموم شد و فهمیدم عمری به خیال واهی خودم رو معطل کردم!

از طرفی فروردین ماه که با مهندس.... صحبت می کردم تاکید شدیدی می کرد که احمق جان! تو تک پسری تا قبل از این که مثل من بدبخت بشی و گیر یه قرون دو زار تو این جامعه بیفتی جل و پلاست رو جمع کن و در رو! واینسا که یه روز هم اگه وایسی باختی!

از اون ور قضیه یک سال بود که حامد بهم میگفت که کلنگ نمون چون اگه بمونی این جا به سرنوشت من گرفتار میشی و گاوت زایدس! 

هی می گفتن و هی تو کتم نمیرفت!

ولی جوری بهم الهام شده باید برم که حد نداشت!

منتها یه سوال که واسم وجود داشت اینه که چرا امثال علیرضا شیری یا سهیل رضایی از این مملکت نمیرن و من در مقایسه با اینا کی هستم که بخام این قدر خودخواه باشم ؟

به همین نیت کوبیدم رفتم تهران و نمایشگاه کتاب تا دو نفر رو زیارت کنم. یکی سهیل رضایی و یکی نفیسه معتکف! 

دومی حرف آخرشو اول زد و گفت که حتما هر چی زودتر برم و شک نکنم!

اولی هم گفت که خودش هم داره به رفتن فکر می کنه و کلی حرف های دیگه که غیرقابل وصفه بیانش! 

وقتی ازش خواستم برام چند خط یادداشت بنویسه این رو نوشت :

" هیچ جمله ای وجود ندارد که منتقل کننده خرد کل هستی باشد 
همه جای دنیا هم بهشت دارد هم جهنم ، مهم مسافر است که ویزای کدام یک را گرفته است و این ویزا یعنی شرایط درونی ما" 


تصمیم رو گرفتم جوری زندگی کنم که انگار آخرین روزای زندگیمه! 

به جرات میگم بهترین نمایشگاه کتاب عمرم بود. 

فرآیند مهاجرت شروع شد.....

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۸:۱۲
کلنگ سرسخت