کلنگ آباد

شرح حال یک کلنگ سرسخت

شرح حال یک کلنگ سرسخت

شب نوشت های یک کلنگ از نوع بدون سانسور!

۱۲ مطلب با موضوع «مهاجرت» ثبت شده است

بعضی افراد هستند قبل از مهاجرت به این فکر میکنند که باید حتما از کشور خارج شوند تا به شادی درونی و کامیابی در زندگی برسند. این باور باعث می شود که این افراد انتظارات خود را به صورت غیرواقعی بالا ببرند، که این خود تاثیرات مخرب روی ذهن این افراد، قبل و بعد از مهاجرت خواهد داشت!

این افراد در ایران که هستند از روی تنبلی و احمال کاری، خود را متقاعد می کنند که وضع زندگی کنونیشان تقصیر آن ها نیست و فکر میکنند که مهاجرت و خروج از ایران تمام مشکلاتشان را حل میکند. برای همین اصلا به دنبال یادگیری مهارت‌های مورد نیاز برای موفقیت و رشد فردی نمیروند. چندین نمونه از مشکلاتی که معمولا با آن ها دست و پنجه نرم میکنند عبارت است از:

  • نداشتن یک هدف واحد در زندگی
  • نداشتن تجربه و تخصص کافی در رشته کاری خودشان
  • مسئولیت پذیر نبودن نسبت به مشکلات زندگی
  • نداشتن مهارت های زندگی مانند توانایی صحیح ارتباط برقرار کردن، داشتن نظم در کار ها و توانایی برنامه ریزی صحیح برای رسیدن به اهداف شخصی

این افراد هنگامی که در ایران هستند فقط به بدی ها نگاه میکنند و همیشه هم از همه چیز گله دارند. آن ها خود را متقاعد میکنند که مهاجرت و زندگی در یک کشور پیشرفته هیچ مشکلی ندارد و برای همین در هنگامی که در ایران هستند از رشد و توسعه مهارت های خود دست میکشند. تمام مشغله ی فکری آن ها میشود خروج از کشور و پیدا کردن مدارک برای تکمیل پرونده‌ی مهاجرت! بعد از مهاجرت، وقتی که میبینند همه چیز آنطور که فکر میکردند نیست و باید از خیلی چیزها برای رسیدن به اهدافشان بگذرند، وارد یک برهه‌ی زمانی سخت در خارج از کشور میشوند. این ها در صورتیست که برنامه ریزی بهتر قبل و کمی بعد از مهاجرت میتوانست خیلی از این مسائل را حل کند، و به صورت ذهنی آن ها را بیشتر برای شرایط خارج از کشور آماده کند.

اگر شما هم بیشتر به چگونگی خروج از ایران فکر میکنید تا اینکه چرا اصلا میخواهید مهاجرت کنید و هدفتان از این کار چیست، این یعنی که دلیل درست را برای این کار ندارید.

همه ما روزانه به شدت تحت تاثیر رسانه (تلویزیون، تلگرام، اینستاگرام) قرار داریم. رسانه و مخصوصا شبکه های اجتماعی، روی طرز فکر و تصمیم گیری ما در رابطه با مهاجرت و زندگی در خارج از کشور تاثیر میگذارند. خیلی از افرادی که دوست دارند مهاجرت کنند در واقع هدف مشخصی برای خود از این کار ندارند. تنها چیزی که میدانند این است که ایران را دیگر دوست ندارند و مهاجرت را راه حل این احساسات منفی میدانند.

اگر شما هم یکی از این افراد هستید، فرقی نداره که الان مهاجرت کرده اید یا فقط تصمیم به مهاجرت دارید. همین الان بلند شوید، کاغذ و خودکار بردارید و لیست زیر را تهیه کنید.

 

1. خودکار را به دست بگیرید و حداقل 10 تا از انتظاراتتان را از آن زندگی ایده آلی که همیشه بهش فکر میکردید بنویسید. ( چیز هایی که دوست دارید به آن قبل از مرگ برسید)

به روابطتان، شغلتان و خانواده تان فکر کنید. شغل ایده آل شما چیست؟ آیا در همین رشته تحصیلی خود میخواهید شغلی پیدا کنید؟ یا میخواهید کارآفرین شوید و در حیطه‌ای که به آن علاقه دارید فعالیت کنید؟ چند ساعت در هفته میخواهید کار کنید؟ درآمد ایده آلتان چیست؟ واقع بین باشید.

خانواده تان چطور؟ دوست دارید ازدواج کنید؟ چند تا بچه میخواهید داشته باشید؟ اگر هم اکنون متاهل هستید، موقعیت رویایی شما چه میتواند باشد؟ دوست دارید خانواده‌ تان در شهر های بزرگ شکل بگیرد یا دوست دارید در شهر های کوچک و آرام کنار هم زندگی کنید؟

دوستانتان چطور؟ آیا آینده تان را در کنار دوستان اکنونتان میبینید؟ پدر و مادرتان چطور؟ آیا دوست دارید همیشه کنار آن ها باشید؟

2. از بین لیستتان، تمام مواردی که نوشتید را رتبه بندی کنید.

کدام یکی از چیز هایی که نوشتید را حتماً باید داشته باشید و بدون آن ها نمیتوانید زندگی کنید؟ کنار آن شماره 1 را بنویسید. حالا از بین لیستتان کدامشان برای شما کم اهمیت تر است؟ کنار آن شماره 10 را بنویسید.

3. از لیستتان، آن هایی که در ایران به دست میاورید را در کنار کاغذ بنویسید.

دوباره به لیست خود نگاه کنید. آن هایی را که در ایران میتوانید به دست بیاورید تیک بزنید و در کناری بنویسید. حواستان باشد رتبه‌ی آن ها را هم دوباره در کنارشان بنویسید بعدا نیازش داریم.

4. آن هایی که با مهاجرت و در کشور مقصد به دست میاورید را بنویسید.

این قسمت میتواند کمی دشوار باشد. کمی مکث کنید. بگذارید از الان بهتان بگویم که آن مواردی که برای این بخش مینویسید ممکن است اشتباه باشد. قبل از اینکه به این بخش برسید، تحقیقات کامل خود را انجام بدهید . مطمئن شوید که اطلاعاتتان از کشور مقصد دقیق است. مطمئن هستید برای رشته‌ی کاری شما کار پیدا میشود؟ مطمئنید به آن درآمدی که در لیست دارید میرسید؟ مطمئنید که میتوانید با خانواده تان آنطور که میخواهید زندگی کنید؟

5. رتبه بندی های مواردی که یادداشت کرده اید را با هم مقایسه کنید.

حالا طبق رتبه بندی هایی که به هر مورد در لیستتان اختصاص دادید رتبه های لیست شماره 2 و 3 را با هم جمع کنید. هرچه عدد به دست آمده کمتر باشد یعنی بیشتر به اهدافی که در ذهن دارید میرسید.

اما باز فقط به اعداد اکتفا نکنید. به رتبه ها هم به صورت جداگانه نگاه کنید. مثلا در لیست شما، آن هدفی که اولویت اول را دارد باید حتما نوشته شده باشد. اگر فکر میکنید به اولین هدفتان در زندگی در ایران یا خارج از کشور نمیرسید، این مسئله را باید جدی بگیرید. آیا حاضر هستید این را در زندگی خود قبول کنید؟

مثلا اگر اولویت شما در زندگی، بودن در کنار پدر و مادرتان است، آیا حاضر هستید که برای رسیدن به بقیه اهداف از اولویت اولتان بگذرید؟

 

گرفتن این نوع تصمیمات خیلی راحت نیست. ولی بهتان قول میدهم که این تصمیمات سخت را قبل از مهاجرت یا در سال اول پس از مهاجرت بگیرید و تمام اولویت های خود را در زندگی مشخص کنید در آینده خیلی به سودتان میشود. وقتی با هدف های مشخص مهاجرت میکنید، به صورت ذهنی خیلی بیشتر برای مواجه شدن با سختی ها آماده خواهید بود. من خیلی ها را میشناسم که مهاجرت کرده اند فقط برای اینکه به اولویت های دوم یا سومشان در زندگی برسند و بعد پشیمان شدند. مثلا کسی برای اولویت دومش که کارآفرینی و درآمد بالا در زندگی بود به کانادا سفر کرد ولی بعد نتوانست اینجا از اولویت اولش که بودن در کنار دوستان صمیمی و پدر و مادر بود بگذرد.

پس خوب از الان فکر کنید. اگر تصمیم به مهاجرت و ماندن دارید، از همین الان در رابطه با این ها با خود روراست باشید.

چه بهایی را حاضرید برای رسیدن به اهدافتان در زندگی بپردازید…؟

این مطلب رو در سایت آروین اردکانی خوندم و به نظرم خیلی خیلی مفید اومد:

لینکش 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۷ ، ۱۶:۳۶
کلنگ سرسخت

ایران برای من کجاست ؟ خیلی این روزا به این فکر میکنم که ایران چیه؟ ایران برام یه کشوره ؟ یه مشت خاک؟ یا آدم هایی که دوسشون دارم یا چی؟

ایران برای من همین هم چرای های کسخل هستن که همه شون یا فکر سوراخن یا فکر کلاه گذاشتن سر مردم!

ایران برای من همین قلیون کشیدن های کنار رودخونس

ایران برای من همین طبیعت زیبا ولی آلودس

ایران برای من چشم های منتظر و دل پر بغض مادرمه که همیشه بهم میگه به حقش تو زندگی نرسید 

ایران برای من پدرمه  که 65 سال مرد و مردونه زندگی کرد و پاشو از راه راست بیرون نزاشت 

ایران برای من عباس و مهشیدن که باهاشون زندگی کردم و تازه فهمیدم عشق یعنی چه!

ایران برای من احمدی نژاده!

ایران برای من داووده که خودش و زنش تشنه به خون همدیگه هستن ولی به خاطر بچه کوتاه میان!

ایران برای من همون پراید 30 میلیونیه!

ایران برای من سریال های طنز مثله ساختمان پزشکانه که ده بار دیدمش

ایران برای من وام گرفتن با اعمال شاقه اس!

ایرن برای من شب زنده داری ها و کتاب خوندناس

ایران برای من یعنی فرشته هایی مثل فرزان ...

ایران برای من یعنی همه اینا !

نه کمتر نه بیشتر!

ایران برای من یعنی اعظم که 40 سال زندگی کرد و خم به ابرو نیاورد و هیچ وقت اشکاش رو ندیدم ، به خاطر بچه اش!

ایران برای من یعنی ساقی که هر چی جوونی نکرد تازه تو چهل سالگی داره میکنه!

ایران برای من مهرداده که آقازادس و پول توجیبیش از مجموع در آمد یک سال من هم بیشتره

ایران برای من یعنی امیر که تلاش میکنه ولی نمی رسه!

ایران برای من یعنی پول های بادآورده!

ایران برای من یعنی تلاش کردن و نشدن و یهویی شدن!

ایران برای من یعنی اون کارمند احمقی که فکر میکنه مرکز  ثقل دنیاس و بقیه رو به تخمش حساب نمیکنه!

ایران برای من یعنی احمدپور که کلی پول بالا کشید و به ریش همه خندید!

ایران برای من یعن همون خوابگاه و دیوار های در حال ریزشش 

ایران برای من یعنی روزهای الکی خوش بودن 

ایران برای من یعنی مهدی که زد برادرشو کشت و خودش آواره خیابونا شد 

ایران برای من یعنی طلاق اکرم به خاطر اعتیادو تکرار این چرخه لعنتی

ایران برای من یعنی نمایشگاه کتاب رفتن با محمدرضا 

ایران برای من یعنی سفره افطار و نذری 

ایران برای من یعنی برکت 

ایران برای من یعنی حرکات غریزی

ایران برای من یعنی حب کورش بزرگ و رفتارهای وحشیانه 

ایران برای من یعنی ناامیدی مفرط از اصلاح

ایران برای من یعنی آیدا و رد کردن پیشنهادی که هرگز نشنید!

ایران برای من یعنی پریسا و حرف هایی که  نباید میزد ولی زد!

ایران یعنی من که خودم هم فهمیدم تو این جامعه بیمار شدم ولی ادای پزشک رو درآوردم!

ایران برای من یعنی کتاب خوندن و خوش باوری نسبت به عاقبت امور 

ایران برای من یعنی لذت نبردن از زندگیم  

ایران برای من یعنی همش فرار از چیزی که داشتم با کله به سمتش می رفتم!

ایران برای من یعنی شو من های خوش چهره و بد فکر!

باز هم بگم؟

ولی با همه این ها ایران یعنی جان من  

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۷ ، ۲۲:۴۰
کلنگ سرسخت

خواب دیدم که ایرانو ترک کردم ، خواب دیدم که اروپا هستم . تو یه قطارم . 

مناظر بسیار جالبی دیدم ،شهرهای قشنگ چیزهای جالب. 

یکی از لذت بخش ترین خواب هام بود. 

واقعا برام جالبه که از وقتی تصمیمم رو گرفتم که برم از ایران خواب های جالبی می بینم با موضوع سفر. ....

پ ن : من کانادا اگه برم اون جا هم دوس دختر خوبی پیدا میکنم. نیاز نیست بترسم از چیزی. 

هر چی بشه مطمینن من مثله بعضی از ایرانیا اون جا گی نمیشم . مطمینم 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۷ ، ۱۸:۲۷
کلنگ سرسخت

امروز باز هم دربی هست و طبق معمول و همیشه ما این جا مشغول بازی کردن با زمان برای این که وقتش بشه!

جالبه یه مسابقه فوتبال چطور آدما رو به خودش مشغول میکنه 

کلا ورزش خیلی جالبه 

باعث میشه آدم برای 90 دقیقه هم که شده کاملا در لحظه زندگی کنه و شاد یا غمگین باشه....

واقعا جالبه نه!؟

پ ن : من همجنس باز نمیشم حتی اگه تا آخر عمرم هم کسی رو پیدا نکنم!

پ ن 2: نمیدونم تو کانادا هم دلم برای دربی ایران تنگ میشه یانه.....

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۷ ، ۱۷:۵۶
کلنگ سرسخت

اساسا من معتقدم که آدم ها با همین کیفیتی که تو ایران دارن به خارج می رن و در اون جا هم بهتر از این چیزی که این جا هستن نمیشن (منظورم صفات اخلاقیشونه) ، یعنی یه آدم بی شعور عاطفی اون جا هم همینه ، یه آدم سوء استفاده گر اون جا هم مثله ایرانه خودمونه منتها از قوانین و نظم جامعه میزبان می ترسن و یه مقداری آدم وار تر زندگی می کنن. 

یکی از دوستام بود دهن عالم و آدم رو سرویس کرده بود ، مدام می گفت جامعه امنیت نداره و این حرفا (بماند که خودش یکی از علل ناامنی جامعه هست! ) و تصمیم داشت بره اروپا، من پیش خودم می گفتم تو توی ایران چه کاری کردی که بری اون جا  انجام بدی؟ 
غیر از اینه که این آدم تو ایران در حال rape  هست و اون جا جرات نمی کنه rape  کنه ولی تو کار اغوا و این داستانا میره ؟ غیر از این هست که این جا تو معامله کردن سر خواهر برادر خودش کلاه میزاره ، خب اون جا هم بره لابد دنبال پول های مفتی هست که یه جوری بالا بکشه! 

این ها تماما برداشت من هست و امیدوارم که دوستانی که اون ور بودن رو تجربه کردن راجع بهش نظر بدن :)
مرسی که می خونید و به کلنگ اعتماد به نفس می دین
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۷ ، ۱۰:۲۳
کلنگ سرسخت

سلام 

دیشب رسیدم خونه و به شدت مشغول خواندن کتاب "انتخاب عالی" شدم ، همون کتابی که تو نمایشگاه کتاب هدیه گرفتمش. به قدری این کتاب جذاب بود که نتونستم بزارمش زمین و شب اصلا نخوابیدم! 

صبح خیلی زود حوالی 6 رفتم دفتر و شروع کردم به انجام دادن کارها و....

الان تازه رسیدم دفتر دوباره! نه صبحانه خوردم نه ناهار نه شام!

کارهایی که امروز در راه هدفم انجام دادم:

1- افزایش درآمد

2- مطالعه زبان 

3- جذب بازاریاب


خدایا شکرررررررررت هر چند خیلی خسسسسسسسسسسسسسته ام 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۲۲
کلنگ سرسخت

سلام 

امروز ظهر رفتم واسه تامین مالی یه کاری و موفق نبود. 

فشار وحشتناکی بهم وارد شد چون شب قبلش هم خوب نخوابیده بودم و صبح بدون صبحونه زده بودم بیرون.

وقتی دم ظهری رفتم تا پییگر احوالات دلار کانادا بشم و وضعیت آشفته رو دیدم خیلی خیلی حالم بدتر شد. 

به حدی حالم بد شد که نتونستم برم شعبه و افتادم خونه. 

شاید باورتون نشه ولی وقتی بیدار شدم ساعت هفت غروب بود و هزار نفر بهم زنگ زده بودن.

تا همین الان محل کارم هستم چون یکی از مشتریان ویژه ام که روانکاو باشه اومده بود دفترم و داشت درد و دل می کرد. دو ساعت تمام نشست و شدم سنگ صبورش...

خداوکیلی خداوکیلی هیچ کاردیگه ای نه از دستم برمیاد نه چیزی ولی می تونم خوب باشم و سنگ صبور باشم. 

با خودم عهد کردم که همه چیز رو به خود خدا بسپارم و شک ندارم که خدا برای من بهترین سناریو ممکن رو میبینه و به نحوی باورنکردنی سر از بهترین جا درمیارم. 

شک ندارم 

فقط نباید اجازه بدم ابلیس نااامیدی به من چیره بشه و از زندگی ساقطم کنه. 

امروز کاری که کردم در راه هدف بزرگم  یعنی مهاجرت به کانادا:

1- رفتم تامین اجتماعی و راجع به جور کردن سابقه کار پرسیدم و فهمیدم که باید اسممو تو لیست یه شرکتی رد کنم . 

2- زبان کار کردم . 



این روزا هم می گذره.....

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۲:۴۶
کلنگ سرسخت

سلام

دیشب ترامپ برجام رو پاره کرد و رسما به این توافق پایان داد.

از طرفی خوشحالم که روزگار بعضی ها حسابی سخت خواهد شد و مقعدشون پاره خواهد شد و تاوان حماقت هاشون رو بدجور خواهند داد ولی از طرفی هم کار من سخت تر شد .

همون طور که پیشبینی کرده بودم احتمالا تا پایان امسال شاهد دلار 10 هزار تومانی و تا موقعی که از کشور خارج شوم شاهد دلار 15 هزار تومانی خواهم بود. 

فعلا کاری که از دستم برمیاد دست روی دست گذاشتن نیست بلکه تلاش بیشتر، تبدیل دارایی ها به هر ارزی به جز ریال ایران و خرید کالاهای سرمایه ای مثل ماشین و ... هست. 

به جز این هر قدر هم پول پس انداز کنم هیچچچچچ دردی دوا نمی کنه که نمیکنه!

امروز وقت خوابیدن و  غصه خوردن نیست. به قول استفان کاوی یه حلقه نفوذ داریم یه حلقه نگرانی، هر قدر بیشتر روی حلقه نفوذ کار کنیم حلقه نگرانی کم رنگ تر خواهد شد و بالعکس!

پس یا علی مدد!

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۱۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۰:۲۵
کلنگ سرسخت

ببینید دوستان من لیسانسم آموزش زبان انگلیسی هست و هر حرفی که می نویسم مبنا و منطقی داره و من درآوردی نیست به هیچ وجه! 

منتها چاشنی تجربیات شخصیم رو هم بهش اضافه کردم 

اول این که اگه صفر کیلومتر هستین حتما برین کلاس و چک و چونه الکی هم نزنین! حداقل یه سال کلاس لازم دارین تا راه بیفتین!

دوم: 

اگه یه چیزایی بلدین و متوسط هستین زحمت بکشین برین نرم افزار B15  رو دانلود کنید و ازش استفاده کنید .

اطلاعات کتاب key sentence  اثر منوچهر سرخابی رو وارد کنید و برین جلو!

شک نکنید شک نکنید فقط با همین روش و روزی نیم ساعت وقت گذاشتن نتایجی می گیرین که دهن خیلی هاااااااا باز بمونه!

گرامر و ... رو هم راهی جز تکرار و تمرین و کتاب های مربوطه نداره!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۴:۳۴
کلنگ سرسخت

امروز متوجه شدم که احتمالا وقتی که من قصد خروج از کشور رو داشته باشم دلار به 12 هزارتومان می رسه و باید خودمو آماده همچین چیزی کنم.


کارهایی که امروز برای هدف مقدسم انجام دادم:

 مطالعه ی زبان 

تلاش برای جور کردن پول 


یعنی میشه دو سال دیگه همین موقع اون جا باشم از اون جا براتون پست بزارم؟

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۳:۰۸
کلنگ سرسخت