کلنگ آباد

شرح حال یک کلنگ سرسخت

شرح حال یک کلنگ سرسخت

شب نوشت های یک کلنگ از نوع بدون سانسور!

حق و حقیقتش که اولا زندگی یک مقدار فشار میاره 

دوما یک مقدار زیادی مرگ و میر تو فامیل ما زیاد شد و درعرض یکی دو ماه سه نفر راهی دیار باقی شدن و این مساله روحیه منو هم تحت تاثیر قرار داد!

ثالثا این که نوشته ها رو بردم تو قلبم چون وقتی کسی نیست که بخونتت بزار یادت هم در خاطر همه گم بشه !


رابعا :


چند جلد کتاب خوندم که خیلی خوب بودن شما هم بخونیدشون :

ناصر ارمنی از رضا امیرخانی!

از به از رضا امیرخانی!


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۷/۱۷
کلنگ سرسخت

ناصر ارمنی

نظرات  (۲)

سلام کلنگ

اونی که باید بنویسه تا حالش خوب شه، باید بنویسه!!!

بنویس!

پاسخ:
چشم ! حتما!
سلام کلنگ

من پست آخرتونو خوندم...

تجربه جالبیه

با پیر خرابات نچرخ!!!
پاسخ:
خییییییییییلی!
پیر خرابات لامصب با معرفته هر سری میشینن با رفقا زنگ میزنه منو هم دعوت می کنه !

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی