کلنگ آباد

شرح حال یک کلنگ سرسخت

شرح حال یک کلنگ سرسخت

شب نوشت های یک کلنگ از نوع بدون سانسور!

عقده

دوشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۱۰ ب.ظ

سلام 

امشب میخام در مورد بعضی آدم ها بنویسم و این که قضاوت آدم ها نسبت به هم چقدر متفاوته!

ترم یک ارشد یه استاد خانوم داشتیم ، منو با 11.75 انداخت!

ترم بعد اون درس رو دوباره برداشتم منو با 11.5 انداخت!

ترم بعد اون درس رو سه باره برداشتم منو با 13 پاس کرد!

می رفت زیرآب منو پیش بقیه استادا میزد و سر کلاسا چون با نظرات علمیش مخالف بودم بحث می کردیم.

هیچ وقت درک نکردم منو چرا مینداخت و بار آخری هم که منو قبول کرد باز شک ندارم نمره ام بالای 18 بود. 

ببینید این کارها فقط حقارت و کوچک بودن آدم رو می رسونه ، آدم باید دلش بزرگ باشه ، دلش پاک باشه وگرنه دنیا هم مال ادم باشه هیچ حس خوبی بهش دست نمیده .

من سعی کردم خیلی جاها بی خیال بشم و مثل افعی بقیه رو نیش نزنم و زهرم رو بهشون نریزم. 

نگاه کنید به دنیا به خدا ما هم یه گونه جانوریم ، با هم مهربون باشیم و حداقل خودمون همدیگه رو منقرض نکنیم!

هی خدا کی ما میخایم بفهمیم که زیاد نیستیم این دنیا و همه چیز توی یه چشم بهم زدن میاد جلو چشممون.....

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۶/۱۰/۲۵
کلنگ سرسخت

نظرات  (۱)

چقدر خوب نوشتی این رو.
پاسخ:
:)
با پوست و گوشت و خونم لمسش کردم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی