کلنگ آباد

شرح حال یک کلنگ سرسخت

شرح حال یک کلنگ سرسخت

شب نوشت های یک کلنگ از نوع بدون سانسور!

سکوت

چهارشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۷، ۰۲:۰۹ ق.ظ

خانم ایکس رو بعد مدت ها دیدم 

با ذوق و شوق میگه چرا شیش ماهه پیدات نیست بی معرفت! 

گفتم کار داشتم 

گفت چرا زنگ نزدی 

سکوت کردم 

گفت خیلی ساکت شدی 

گفتم مردا هر چی سنشون بالاتر میره ساکت تر میشن

دستمو گرفت گذاشت رو پاش

از چشاش دیدم که حشریه 

هیچ کاری نکردم 

تشنه سکس بود


نه بهش زنگ زدم نه پیامکی 

احساس میکنم حتی شور و شوق واسه این کار رو هم ندارم . دوس ندارم وقتی به کسی حس ندارم یا میدونم فقط واسه ارضا بهم نزدیک میشه بهش دست بزنم 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۰۱/۱۵
کلنگ سرسخت

نظرات  (۳)

تو چیزی نوشتی که جایی نمیشد نوشت و بوی انسانیت هم میداد
منظورت همین بود؟
پاسخ:
منظورت اون کامنتی هست که واست نوشتم ؟ 
کلی منظورم بود 
آرشیو وبلاگم از این چیزا زیاد نوشته شده بعضی خاطراتش حقیقتن مهیبن
ژان ژاک روسو یه کتاب نوشت به نام اعترافات که تمام حالات و افکارش رو بیان کرد حتی تجربیات جنسیش رو .
بعدا از این کتاب تونستن کلی نظریات روانشناسی استخراج کنن چون صادقانه نوشته بود. 
این کتاب میراث گران بهایی شد....
این وبلاگم دوس دارم این جور باشه 
چقدر این جمله به دلم نشست:
دوس ندارم وقتی به کسی حس ندارم  بهش دست بزنم 
پاسخ:
ببین این جمله نه فیلمه نه چیزی 
من کاری نیست که نکرده باشم . شرح همش هم تو وبلاگ هست . 
منتها الان که به میانسالی نزدیک شدم به این نتیجه رسیدم  خیلی هاش درست نبود و صرفا واسه دفع الوقت بوده . 
الان که این رو فهمیدم دیگه مثل سابق نمی تونم باشم ، بخام هم نمی تونم باشم!
چون دقیق ملتفت نشده بودم ژان ژاک روسو کیه و چیکار کرده واسه همین پرسیدم

+اوهوم، خونده بودم
پاسخ:
افرین

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی