سوشیانت

گوشیم زنگ خورد ساعت نه صبح 

کوتاه بود و دردناک: " سوشیانت ام اس گرفته......"

برای غزل2

غزل بعد از مدت ها پیام گذاشت تو وبلاگ و خلاصه کانکشن گرفتیم!

عکسشو دیدم و  جالب دونستم به خاطر معرفت و مودب بودنش چند خطی براش بنویسم . 

امیدوارم مفید باشه 

از اون جایی که 19 سالت بیشتر نیست  و من هم 25 سالمه میخام از چیزایی که تجربه کردم بگم شاید برات مفید باشه 

اول این که فاصله بین 19 سالگی تا 25 سالگی یه سفر سه روزه است نه بیشتر ! 

دوم این که خیلی ها میان تو زندگی آدم و همیشه این ما هستیم که انتخاب می کنیم و فقط  و فقط خودمون نمی دونیم. 

سوم این که هیچ چیز ارزش نداره که وجود نازنینت رو نگرانش کنی  اکثر مسائلی که بابتشون نگرانی تا  25 سالگی تقریبا ارزشی ندارن .

در 25 سالگی اگر بخای بدونی بزرگ ترین دغدغه ات این هست که  چرا توگذشته یه سری کارا رو نکردی و این که تقریبا همه چیز برات عادی میشه ، چه حال خوب و چه حال بد هر دو برات عادت میشن پس سعی کن حالتو خوب نگه داری......

والسلام 

آمریکا....

دیشب خواب می دیدم که اومدم آمریکا 

خیلی خواب جالبی بود برام....

دل گرفتگی

دل آدم که می گیره هیچ اتفاقی نمی اافته فقط احساس میکنی تنها تر از همیشه هستی 
سندروم شب یلدا دوباره داره میاد سراغم و پوستمو می کنه!

هر سال شب یلدا احساس تنهایی مفرط و پوچی بی حد و حصری بهم دست میده!

جوری که نمی دونم!

برای غزل

سلام 
خوبی ؟ 
وبلاگ که نداری ، به کامنت خصوصی هم که نمی شه ریپلی کرد . من چطوری جواب سوالی که پرسیدی رو می تونم بدم؟!

اینو برسونید دست غزل 

عاشقتونم عشقیا

کلنگ کجاس؟

سلام

این که من کجام واسه خودم هم سواله 

دارم یه حرکت بزرگ میکنم که نیاز به تمرکز زیادی داره و یک ماه دیگه نتیجش رو میشه دید

یعنی یا "راز" رو پیدا کردم یا این که با یه حقیقت بزرگ رو به رو خواهم شد.

منتظر خبرا باشید.....

امروز روز اول از اون سی روز بود.....

و امروز جواب داده.........

قمار زندگی

بدترین قمار زندگی قمار عاشقیه،و این قمار تنها در ساحت زندگی زناشویی اتفاق می افتد،در باتلاق عسل!

تنها قماری که وقتی می بری، بازنده ای و وقتی باختی برنده ای!

سرماخوردگی2

به شدت سرما خوردم و خب طبق اون اعتقاد تخمی که میگم تا حد ممکن قرص نمی خورم چیز خاصی نخوردم و با دمنوش شلغم و این چیزا خودمو اوکی کردم.

حالم بهتره ولی هنوز تب دارم و سر درد.

وسلام