کلنگ آباد

شرح حال یک کلنگ سرسخت

شرح حال یک کلنگ سرسخت

شب نوشت های یک کلنگ از نوع بدون سانسور!

۱۴ مطلب در آذر ۱۳۹۶ ثبت شده است


برهنه در آغوش منید

شهر،غروب و تو


روشنائی تان به چهره ام می زند

و عطر گیسوانتان


این قلب تپنده از کیست

که صدایش بر روی نفس هایمان تاپ تاپ می زند؟


از توست،از شهر، یا از غروب

و یا از من است؟


غروب در کجا پایان می گیرد و شهر از کجا آغاز می شود


شهر در کجا پایان می گیرد و تو از کجا آغاز می شوی


من در کجا پایان می گیرم و کجا آغاز می شوم؟

ناظم حکمت 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۶ ، ۱۷:۵۶
کلنگ سرسخت

اگر من در آمریکا به دنیا آمده بودم چه میشد؟

فکر می کنم در یکی از شهرهای کوچک آمریکا به دنیا می اومدم  ، فکر می کنم در انتخابات انجمن های دانش آموزی برگزیده می شدم ، فکر می کنم رشه علوم سیاسی یا مدیریت می خوندم . 

فکر می کنم نهایتا شهردار، سناتور یا فرماندار می شدم....

شاید هم سفیر...

افسوس که به جای پر پرواز دادن بالم را شکستن.

افسوس که دستم رو بستن تا نتونم به وطنم اون جور که میخام خدمت کنم. 

افسوس و صد افسوس....

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۶ ، ۱۵:۰۱
کلنگ سرسخت

دفترم نزدیک یک مسجد هست! 

امروز از ساعت 4 که رفتم دفتر تا ساعت پنج نشستم تو دفتر بعد که اذان گفت خیلی قشنگ رفتم مسجد نشستم نماز خوندم. 

چسبید، به این علت که بی استرس این کار رو کردم و گوشی با خودم نبردم. 

یکی از فانتزی های من این بود که مغازه داشته باشم موقع ناهار و شام تعطیل کنم برم نماز

نه واسه فیلم بازی کردن و این چیزا ها!

نه ولی یه اصول کاری ممتازی داشته باشم واسه خودم که بقیه نداشته باشن یا متمایز باشم!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۶ ، ۰۰:۳۳
کلنگ سرسخت

سر این وقایع اخیر و داستان های روحانی و .... امروز یه کامنت شدید الحن ولی مودبانه ای در پیج اینستاگرام روحانی گذاشتم ، اگه خبری ازم نشد بدونین داستان چیه!

حلالم کنید

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۶ ، ۰۰:۰۰
کلنگ سرسخت

ینی ایران سرزمین چیزای عجیب غریبه!

رفتم بانک دسته چک بگیرم هی دور خودم می چرخیدم ، آخر یکی گفت برو پیش رییس تا درخواستت رو تایید کنه!

کارمنده بدجور مشکوک بود بهم و هی می گفت معرف نداری و خود رئیس باید تایید کنه واز این مزخرفات!

رفتم پیش رییس منو برانداز کرد دیدم تو جیبش دو تا خودکاره!

واسه من با سبز نوشت و اوکی شد!

معلوم نیست واسه بقیه رو با اون یکی می نویسه چی میشه!

وطنم پاره ی تنم!

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۶ ، ۲۲:۲۹
کلنگ سرسخت

با کلی گرفتاری  و مصیبت اومدیم شیشه های سکوریت رو عوض کردیم 

رفیق فاکرمون اومد ما رو بترسونه اومد با ماشینش که ترمزش خراب بود بیاد جلو دفتر بعد یهو ترمز بزنه و ما رو بترسونه!

یه لحظه شاشیدم تو خودم که الانه که هر چی که رشتم پنبه بشه!

لحظه آخر چطور وایساد موندم اصن

خودش هم پیاده شد رنگش مثله گچ سفید بود

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۶ ، ۰۲:۰۰
کلنگ سرسخت

منتظر یه داستانی هستم ، یه قراردادی ! 

سخته ، ولی اگه بشه چی میشششششششششششششه!

قشنگ یک سال تو زندگیم جلو میفتم!

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۶ ، ۰۰:۳۹
کلنگ سرسخت

ای نکویان که در این دنیایید
یا از این بعد به دنیا آیید


این که خفته است در این خاک منم
کلنگم، کلنگ شیرین سخنم


مدفن عشق جهانست اینجا
یک جهان عشق نهانست اینجا

آنچه از مال جهان هستی بود
صرف عیش و طرب و مستی بود


عاشقی بوده به دنیا فن من
مدفن عشق بود مدفن من


هرکه را روی خوش و خوی نکوست
مرده و زنده من عاشق اوست


من همانم که در ایام حیات
بی شما صرف نکردم اوقات


تا مرا روح و روان در تن بود
شوق دیدار شما در من بود


بعد چون رخت ز دنیا بستم
باز در راه شما بنشستم


گرچه امروز به خاکم مأواست
چشم من باز به دنبال شماست

بنشینید بر این خاک دمی
بگذارید به خاکم قدمی

گاهی از من به سخن یاد کنید
در دل خاک دلم شاد کنید

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۶ ، ۱۵:۰۶
کلنگ سرسخت

اگه یه زمانی دور و برتون آدم هایی رو دیدین که خیلی پتانسیل دارن ولی  هیچ پخی نیستن هیچ تعجب نکنین ! 

در اصل اونا هیچ پخی نبودن! چون اگه بودن یه چیزی شده بودن . 

فلذا این رو هم بدوونید که مرغی که انجیر میخوره نوکش کجه! کججججججججججج!

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۶ ، ۱۴:۰۲
کلنگ سرسخت
کلنگ دشمن آنتی بیوتیکه
کلنگ میدونه که نباید آنتی بیوتیک استفاده کنه!
کلنگ می دونه که آنتی بیوتیک در درازمدت اثرات خیلی بدی داره
کلنگ سرماخورده
کلنگ آنتی بیوتیک استفاده نمی کنه 
کلنگ آب دماغش آویزونه

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۶ ، ۱۱:۴۹
کلنگ سرسخت