کلید اسرار این قسمت طب سنتی!
امروز دفتر خودم جلسه داشتیم و رفیقم از داستان عملم باخبر شد پیشنهاد کرد که پیش یه دکتر برم!
با کمال بی میلی و بی رغبتی رفتم!
دکتره طب سنتی کار می کرد!
راستش ازش بدم میومد اول ولی بعد خوشم اومد!
بنده خدا یک ساعت تموم طول کشید منو معاینه کنه!
یک ساعت کامل!
کلی هم نسخه پیچید واسم و در مجموع هم پول زیادی نگرفت
جالبیش اینه وقتی داشتن نسخم رو آماده میکردن دیدم یه گوشه رفت نماز خوند!
چون پول نقد همراهم نبود و کارت خوان قطع بود شماره کارت دادن گفتن هر وقت خواستی واریز کن!
از این جور آدمایی که آدم رو به چشم کیسه پول نگاه نمی کنن و به چشم انسان می بینن خوشم میاد!
یه تیکه نون هم داد گفت ببر خونه بخور تنهایی می چسبه!
راحت بود و ریلکس، کنارش احساس آرامش می کردی
خیلی خیلی مخالف عمل کردن بود و گفت زیر بار نرو ، گرفتار میشی و هزار تا مشکل دیگه برات پیش میاد
الان شروع کردم با گل سرخ و سنا و پوست انار و فلوس و ده تا چیز دیگه که اسمشم نشنیدین دوا درمان می کنم!
برام دعا کنین
دیشب خواب دوس دختر سابقمو دیدم ، همونی که خیلی دوسش داشتم ، وای باورم نمیشد یه بار دیگه بغلش کردم ، یه بار دیگه با هم آشپزی کردیم ، یه بار دیگه ......... (این قسمت متن آغشته به اشک هام هست) ...
بچه ها تو رو خدا قدر داشته هاتون رو بدونید ، قدر با هم بودن هاتون رو بدونید ! فکر نکنید بعضیا همیشه هستن!