خواب و شوق سفر
چند شبه دارم خواب های عجیبی می بینم
خواب هایی که یک پای ثابتشون سوال درخشان و دریایی بسیار تمیزه!
بسیار تمیز!
جوری که انگار اون آب یه تیکه از زیباترین دریای کل کهکشانه!
از طرفی هم ساحل بی نهایت زیبای استوایی داره ! جوری که هیچی جز شن هایی که مثله الماس نور رو انعکاس می دن نمیتونی ببینی !
حکمت این خواب چی هست نمی دونم.
این قسمت اول ماجرا
قسمت دوم ماجرا این هست که به طرز عجیبی دلم پر می کشه به سمت بیابان! به این سمت که بتونم برم به یه سفر و فکر کنم ، فکر کنم! ساعت های متوالی و متمادی فکر کنم و به چرایی خیلی از مسائل خودم هم فکر کنم!
کویر.......
دلم میخاد برم خراسان سمت خانقاه های دراویش ، سمت گناباد نه این که ادا دربیارم نه ، دوس دارم فقط یه طنابی پیدا کنم به همون چنگ بزنم.
دلم کویر میخاد ، کویری که منو به مشهد ، کربلا یا حجاز ببره
خدایا من چقدر احمق بودم و بعضی چیزا رو درک نمی کردم!