لذت مسیر
سلام بچه ها
با خودم گاهی فکر می کنم میگم امید از زندگیت راضی هستی؟
از یه طرف راضیم ، می دونین چرا؟
چون شغلی رو که دوس داشتم انتخاب کردم و با آدم های خوبی طرف حسابم .
از طرفی هم کتاب می خونم و زیاد حمالی نداره کارم و فرصت عشق و حال هم دارم.
فکر می کنم میبینم هر وقت دلم خاست فیلمایی که خواستم رو دیدم و زیاد معطل نبودم.
فقط یه بخشی از وجودم ناراحته و اون میخاد بره ، نمی دونم چطور بهتون بگم ولی یه قسمت از ناخوداگاه من داره تو یه سرزمین دیگه زندگی میکنه.
مگه میشه من هر دفعه که صحبت زندگی تو یه کشور دیگه پیش میاد این جوری بشم ؟
داستان کیمیاگر رو اگه بخونید می فهمین چی میگم!
من مال این جا نیستم، من باید برم دنیا رو بگردم، من باید برم سرخپوست ها رو ببینم، با چینی ها بشینم و با هندی ها زندگی کنم.
من دوس دارم قبرم کنار یکی از جاده های گمنام تو یه جای دور باشه .....
فقط این رو می دونم که این جوری آروم می گیرم. .....