کلنگ آباد

شرح حال یک کلنگ سرسخت

شرح حال یک کلنگ سرسخت

شب نوشت های یک کلنگ از نوع بدون سانسور!

تا حالا شده تو خواب خواب ببینید؟

مثل فیلم اینسپشن!

من دیشب این جوری شدم و خواب دیدم که دارم خواب میبینم و پدرم فوت کرده! 

به قدری حالم گرفته بود که حد نداشت ، صبح با زنگ های متوالی خواهرم از خواب بیدار شدم و انقدر ترسیده بودم که فکر کردم خوابم واقعی بوده و خودمو آماده کردم واسه این داستان.....

خدا رو شکر که نبود و نشد!


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۱:۲۲
کلنگ سرسخت

ساده لوح بودن همیشه چیز بدی نیست ! تازه گاهی چیز خوبی هم هست!

یعنی چی یا چطور؟ الان میگم خدمتتون

شما هر چقدر که سنتون پایین تر هست راحت تر قبول می کنید حرفای دیگران رو و اگه این دیگران دور و بر شما آدم های درست و حسابی باشند شما خیلی خیلی در مسیر درست صحیح تر قدم برمیدارین!

و خیلی خیلی بهتر نتیجه می گیرین. 

کاش منم ساده لوحی 4 سال پیشم رو داشتم.....

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۶:۲۰
کلنگ سرسخت

این هفته که گذشت پدر دو نفر از دوستانم فوت کردند و یکی دیگر از دوستانم هم راهی دیار باقی شد.

واقعا کی ممکنه واسه خود ما اتفاق بیفته؟!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۲:۰۱
کلنگ سرسخت

پرندگانی که در قفس به دنیا آمدند، پرواز را بیماری می‌پندارند

به همین سادگی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۳:۲۹
کلنگ سرسخت

امروز با خبر شدم که "همت" مرده و تشیع جنازه اش هست.

ظهر که از ساری برگشتم رفیقم گفت. همت کسی بود که کارهای تعمیراتی و بازسازی دفتر رو قرار بود انجام بده واسم. 

یکی از بی حاشیه ترین آدم های دنیا و یکی از بهترین های ایران مرد. 

وقتی فکر کردم که تشیع جنازه من چطور ممکنه بشه خیلی تو فکر رفتم......

ناراحتم شدیدا چون میخواستم همت رو بیمه عمر کنم و اگه همچین کاری می کردم حداقل 100 میلیون گیر زن و بچه بیچاره اش میومد. 

اشتباه و کم کاری من باعث چه فاجعه ای شد. 

روم نمیشد دختر کوچولوش رو دلداری بدم. شاید اون ندونه من چیکار کردم ولی خودم خوب می دونم که چی کار کردم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۸:۰۱
کلنگ سرسخت

بچه ها قضاوت ذهنی خیلی خیلی مهمه! 

هیچ وقت تا وقتی با خود آدم ها همکلام نشدین و درکشون نکردین قضاوت نکنین چون ممکنه بهترین فرصت های زندگیتون رو از خودتون بگیرین و بعدا می فهمیم چه غلطی کردین!

یه عمر فکر می کردم یکی از همکارا آدم جالبی نیست و کلاشه!

الان تازه فهمیدم چه آدم خوبیه!

پشیمونم از این همه قضاوت اشتباه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۸:۴۸
کلنگ سرسخت

سال 91 که زبان انگلیسی می خوندم  خیلی دوست داشتم خودنمایی کنم و از استادا در مورد ادامه تحصیل و این چیزا زیاد سوال می پرسیدم. 

استادم برگشت گفت کلنگ ول کن پاشو برو از این مملکت! تو خیلی زرنگ باشی تازه می خای بشی مثل من ! منی که با چهل سال سن زن نگرفتم و هیچی از مال دنیا هم ندارم . 

من هم همین جوری خنده خنده رفتم تحقیقاتی کردم و نتایجش شد این آدمی که میبینید!

دیروز همون استادمون رو دیدم که متاهل شده بود و به قول خودش عین خر تو گل گیر کرده بود!

از من می پرسید چطور میشه رفت کانادا و کلی اطلاعات دادم و کلی تشکر کرد گفت انگیزه بهم دادی که منم برم 

عجیبه این دنیا! خیلی عجیبه!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۹:۳۳
کلنگ سرسخت

سلام 

دیشب رسیدم خونه و به شدت مشغول خواندن کتاب "انتخاب عالی" شدم ، همون کتابی که تو نمایشگاه کتاب هدیه گرفتمش. به قدری این کتاب جذاب بود که نتونستم بزارمش زمین و شب اصلا نخوابیدم! 

صبح خیلی زود حوالی 6 رفتم دفتر و شروع کردم به انجام دادن کارها و....

الان تازه رسیدم دفتر دوباره! نه صبحانه خوردم نه ناهار نه شام!

کارهایی که امروز در راه هدفم انجام دادم:

1- افزایش درآمد

2- مطالعه زبان 

3- جذب بازاریاب


خدایا شکرررررررررت هر چند خیلی خسسسسسسسسسسسسسته ام 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۲۲
کلنگ سرسخت

سلام 

امروز ظهر رفتم واسه تامین مالی یه کاری و موفق نبود. 

فشار وحشتناکی بهم وارد شد چون شب قبلش هم خوب نخوابیده بودم و صبح بدون صبحونه زده بودم بیرون.

وقتی دم ظهری رفتم تا پییگر احوالات دلار کانادا بشم و وضعیت آشفته رو دیدم خیلی خیلی حالم بدتر شد. 

به حدی حالم بد شد که نتونستم برم شعبه و افتادم خونه. 

شاید باورتون نشه ولی وقتی بیدار شدم ساعت هفت غروب بود و هزار نفر بهم زنگ زده بودن.

تا همین الان محل کارم هستم چون یکی از مشتریان ویژه ام که روانکاو باشه اومده بود دفترم و داشت درد و دل می کرد. دو ساعت تمام نشست و شدم سنگ صبورش...

خداوکیلی خداوکیلی هیچ کاردیگه ای نه از دستم برمیاد نه چیزی ولی می تونم خوب باشم و سنگ صبور باشم. 

با خودم عهد کردم که همه چیز رو به خود خدا بسپارم و شک ندارم که خدا برای من بهترین سناریو ممکن رو میبینه و به نحوی باورنکردنی سر از بهترین جا درمیارم. 

شک ندارم 

فقط نباید اجازه بدم ابلیس نااامیدی به من چیره بشه و از زندگی ساقطم کنه. 

امروز کاری که کردم در راه هدف بزرگم  یعنی مهاجرت به کانادا:

1- رفتم تامین اجتماعی و راجع به جور کردن سابقه کار پرسیدم و فهمیدم که باید اسممو تو لیست یه شرکتی رد کنم . 

2- زبان کار کردم . 



این روزا هم می گذره.....

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۲:۴۶
کلنگ سرسخت

سلام

دیشب ترامپ برجام رو پاره کرد و رسما به این توافق پایان داد.

از طرفی خوشحالم که روزگار بعضی ها حسابی سخت خواهد شد و مقعدشون پاره خواهد شد و تاوان حماقت هاشون رو بدجور خواهند داد ولی از طرفی هم کار من سخت تر شد .

همون طور که پیشبینی کرده بودم احتمالا تا پایان امسال شاهد دلار 10 هزار تومانی و تا موقعی که از کشور خارج شوم شاهد دلار 15 هزار تومانی خواهم بود. 

فعلا کاری که از دستم برمیاد دست روی دست گذاشتن نیست بلکه تلاش بیشتر، تبدیل دارایی ها به هر ارزی به جز ریال ایران و خرید کالاهای سرمایه ای مثل ماشین و ... هست. 

به جز این هر قدر هم پول پس انداز کنم هیچچچچچ دردی دوا نمی کنه که نمیکنه!

امروز وقت خوابیدن و  غصه خوردن نیست. به قول استفان کاوی یه حلقه نفوذ داریم یه حلقه نگرانی، هر قدر بیشتر روی حلقه نفوذ کار کنیم حلقه نگرانی کم رنگ تر خواهد شد و بالعکس!

پس یا علی مدد!

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۱۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۰:۲۵
کلنگ سرسخت